فتگوی اختصاصی با دکتر سعدالله زارعی، استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی و کارشناس مسائل بینالمللی
ترور سردار سلیمانی از روی حقد و کینه بود
آمریکایی ها این اقدام را از روی حقد و کینه انجام دادند دلیل هم این است که ترور سردار سلیمانی می توانست به شکل حمله تهاجمی یک نفر به سردار سلیمانی حین خروج از هواپیما یا ورود به سالن فرودگاه صورت بگیرد اما این کار با استفاده از موشک و پهپاد به شکلی که در واقع برای ویران کردن یک ساختمان بزرگ است انجام شد.این عمل آمریکایی ها منطقی نبود.
ترور سردار سلیمانی از روی حقد و کینه بود حدود یک سال از شهادت سردار قاسم سلیمانی میگذرد و مردم همچنان در سوگ دوری از این اسطوره فراموش نشدنی داغدار هستند، اما یاد و مکتب حاج قاسم بیش از هر زمان دیگری در بین مردم زنده و جاری است.
گویی با شهادت سردار سرافراز حاج قاسم سلیمانی، زوایای دیگری از اخلاق، رفتار و منش این بزرگ مرد تاریخ ایران بر همگان نمایان شد و اقشار مختلف مردم را بر آن داشت تا با مطالعه زندگینامه، وصیتنامه و روایتهای نزدیکانش، بینش و معرفت خود را نسبت به این قهرمان فراموشنشدنی ارتقا دهند به طوری که امروز الگوگیری از مکتب سلیمانی پررنگ تر و قوی تر از گذشته شده است.
شهید سلیمانی امروز به الگویی برای همه نسلها با هر عقیده و سلیقه تبدیل شده است و چنان محبوب قلبها شد، که گویی کسی تصور نمیکرد روزی یک فرمانده نظامی بتواند به چنین محبوبیتی در دل مردم دست پیدا کند و البته حاصل سرباز بیادعای ولایت بودن چیزی جز این هم نخواهد بود.از همین رو خبرنگار ما با دکتر سعدالله زارعی، استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی و کارشناس مسائل بینالمللی گفتگویی انجام داده است.
خصوصیت بعدی این شهید، عزم و اراده فولادین بود آنجا که پای تکلیف الهی در میان بود واژه نمیتوان و نمیشود در قاموس سردار قاسم سلیمانی جایی نداشت. سردار سلیمانی وقتی وارد میدان میشد با هدف تحقق فتحالفتوح برای اسلام وارد میشد و لذا در طول حیات سیاسی معنوی خود همواره با پرچم فتح از میدان باز میگشت.
خصوصیت دیگر سردار قاسم سلیمانی دشمنشناسی و عمق دشمن شناسی او بود. دشمن شناسی فقط شناخت عنوانی دشمن نیست بلکه شناخت اهداف، خصوصیات، تاکتیکها، روشهای دشمن و مهمتر از همه شناخت راه خنثی کردن تاکتیکهای دشمن است.
از خصوصیات دیگرسردار قاسم سلیمانی می توان به معنویت، مجاهدت و شهادتطلبی او اشاره کرد. معنویت مهمترین رکن و سلوک سردار قاسم سلیمانی بود و توصیه او به یک جوان فامیل این بود که نماز شب و احترام به پدر و مادر را فراموش نکند. این شهید به نماز و به خصوص نماز شب توجه خاصی داشت و نمازش نوعا با اشک همراه بود و غیر از نماز هم بسیار اهل بکاء بود و با شنیدن خبر هر شهیدی منقلب میشد و در خود میشکست و آرزوی شهادت میکرد.
این روش عملیاتی که پر هزینه تر هم برای آمریکایی ها بود نشان دهند کینه عمیقی بود که آنها نسبت به سردار شهید داشتند و در واقع با توسل به شدت عمل می خواستند عمق کینه ای که نسبت به این سردار عزیز دارند را نشان دهند.
سردار سلیمانی شخصیتی است که بیش از همه برنامه ها و طرح های دو دهه اخیر آمریکا و غرب را در میدان منطقه بهم و از بین برد. البته سردار سلیمانی تحت رهبری مقام معظم رهبری عمل می کرد. یعنی طراح بهم ریختن برنامه تجاوزکارانه آمریکا در منطقه رهبر معظم انقلاب بود ولی در میدان عمل آن کسی که مدیریت خنثی کردن طرح های آمریکا را بر دوش داشت سردار سلیمانی بود. پس این عملیات کینه توزانه پاسخی به اقدامات فراوان سردار سلیمانی در بهم ریختن وضعیت آمریکا در منطقه بود.
سردار سلیمانی به هر دو هدف خود رسید یعنی هم هدف سلبی سردار که کنار گذاشتن طرح خاورمیانه بزرگ آمریکایی بود محقق شد و هم از آن طرف قدرتی در منطقه ما از یمن، عراق، سوریه، لبنان تا فلسطین شکل گرفته است که این قدرت های بومی مانع دست اندازی آمریکا می شوند و اگر یک روزی تجاوزی در منطقه ایجاد شود این قدرت در درون منطقه وجود دارد که بتواند به سرعت در مقابل این قضایا ایستادگی کند.
یعنی به عبارت دیگر سردار سلیمانی علیرغم شهادت در منطقه حضور عینی دارد و در تحولات منطقه نقش دارد به خاطر اینکه بنیانی که سردار قرار داده است این بنیان با شهادت فرونپاشیده و فرو نمی پاشد لذا سردار واقعا حضور دارد و کار خود را ادامه می دهد؛ پس به کوری چشم آمریکایی ها ، غرب، منافقین و رژیم های شیطانی منطقه نظیر رژیم اسرائیل و سعودی سردار سلیمانی حضور دارد و کار خود را ادامه می دهد.
دومین وجه اخراج آمریکا از منطقه است که باید محقق شود و سومین وجه هم این است که در واقع بنیان هایی وجود داشته باشد تا اساس موضوع ترور از سطح منطقه حذف شود و دولت ها و جریانات از روش ترور برای رسیدن به اهداف خود استفاده نکنند.
جمع این سه اقدام می شود همان انتقام سختی که از آن یاد می شود.
گویی با شهادت سردار سرافراز حاج قاسم سلیمانی، زوایای دیگری از اخلاق، رفتار و منش این بزرگ مرد تاریخ ایران بر همگان نمایان شد و اقشار مختلف مردم را بر آن داشت تا با مطالعه زندگینامه، وصیتنامه و روایتهای نزدیکانش، بینش و معرفت خود را نسبت به این قهرمان فراموشنشدنی ارتقا دهند به طوری که امروز الگوگیری از مکتب سلیمانی پررنگ تر و قوی تر از گذشته شده است.
شهید سلیمانی امروز به الگویی برای همه نسلها با هر عقیده و سلیقه تبدیل شده است و چنان محبوب قلبها شد، که گویی کسی تصور نمیکرد روزی یک فرمانده نظامی بتواند به چنین محبوبیتی در دل مردم دست پیدا کند و البته حاصل سرباز بیادعای ولایت بودن چیزی جز این هم نخواهد بود.از همین رو خبرنگار ما با دکتر سعدالله زارعی، استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی و کارشناس مسائل بینالمللی گفتگویی انجام داده است.
سردار قاسم سلیمانی ولایتمحور و اعتقاد راسخ به حکمت رهبری داشت
راسخون:از ویژگی ها و خصوصیات بارز سردار شهید حاج قاسم سلیمانی که امروز به عنوان مکتب سلیمانی یاد می شود نام ببرید.
بنده چند مورد از خصوصیات سردار سلیمانی را ذکر می کنم. خصوصیت اول سردار قاسم سلیمانی ولایتمحوری و اعتقاد راسخ به حکمت رهبری بود و کلید واژه سردار قاسم سلیمانی در مواجهه با تدابیر، آراء و نظرات رهبر معظم انقلاب اسلامی، حکیم بودن رهبری بود؛ او بارها میگفت من نه فقط از روی ایمان و علاقه و مسائل اعتقادی بلکه از روی تجربه میگویم و قسم میخورم که همه تدابیر رهبر معظم انقلاب اسلامی حکیمانه است و پیروزیهای ما همیشه به خاطر به کار بستن نظرات ایشان بوده است.شهید سلیمانی امام و رهبری را با هیچ اصل دیگری مقایسه نمیکرد
سردار قاسم سلیمانی امام و رهبری را با هیچ اصل دیگری مقایسه نمیکرد و در مورد آن بسیار تعصب داشت. مرز دوستی او با افراد و جریانات، رهبری بود و او در عین حال شبانهروز در تلاش بود تا طیفهای مختلف مردم و نخبگان را به رهبر معظم انقلاب نزدیکتر کند.خصوصیت بعدی این شهید، عزم و اراده فولادین بود آنجا که پای تکلیف الهی در میان بود واژه نمیتوان و نمیشود در قاموس سردار قاسم سلیمانی جایی نداشت. سردار سلیمانی وقتی وارد میدان میشد با هدف تحقق فتحالفتوح برای اسلام وارد میشد و لذا در طول حیات سیاسی معنوی خود همواره با پرچم فتح از میدان باز میگشت.
شهید سلیمانی مشورت را رکن مهم در زندگی و مسئولیت می دانست
سردار قاسم سلیمانی مشورت و استفاده از نظرات دیگران را یک رکن مهم در زندگی و مسئولیت به حساب میآورد. او با توجه به اینکه در فهم مسائل سیاسی نبوغ بسیار زیادی داشت، اما برای هر اقدام خود جلسات کارشناسی برگزار میکرد و نظرات کارشناسان را میگرفت.خصوصیت دیگر سردار قاسم سلیمانی دشمنشناسی و عمق دشمن شناسی او بود. دشمن شناسی فقط شناخت عنوانی دشمن نیست بلکه شناخت اهداف، خصوصیات، تاکتیکها، روشهای دشمن و مهمتر از همه شناخت راه خنثی کردن تاکتیکهای دشمن است.
دشمن شناسی از ویژگی های شهید سلیمانی بود
از نظر او کسانی که دشمن را نمیبینند و آن ها را کمر نگ می کنند و ابهام می آفرینند خائن هستند. او عادی سازی موضوع و قابل مذاکره دیدن دشمن را خیانت میدانست و از نظر روش مواجهه با دشمن سعی میکرد تاکتیک های دشمن را در میدان بشناسد و با تاکتیک بدل آن را خنثی کند و بر برنامه دشمن مسلط شود.از خصوصیات دیگرسردار قاسم سلیمانی می توان به معنویت، مجاهدت و شهادتطلبی او اشاره کرد. معنویت مهمترین رکن و سلوک سردار قاسم سلیمانی بود و توصیه او به یک جوان فامیل این بود که نماز شب و احترام به پدر و مادر را فراموش نکند. این شهید به نماز و به خصوص نماز شب توجه خاصی داشت و نمازش نوعا با اشک همراه بود و غیر از نماز هم بسیار اهل بکاء بود و با شنیدن خبر هر شهیدی منقلب میشد و در خود میشکست و آرزوی شهادت میکرد.
ترور سردار سلیمانی از روی حقد و کینه بود
راسخون: آیا آمریکایی ها از روی عصبانیت دست به ترور شهید قاسم سلیمانی زدند و یا از روی برنامه قبلی و برنامه ریزی شده که قطعه ای یک پازل باشد این اقدام جنایتکارانه را انجام دادند.
اولین چیزی که به نظر می آید این است که آمریکایی ها این اقدام را از روی حقد و کینه انجام دادند دلیل هم این است که ترور سردار سلیمانی می توانست به شکل حمله تهاجمی یک نفر به سردار سلیمانی حین خروج از هواپیما یا ورود به سالن فرودگاه صورت بگیرد اما این کار با استفاده از موشک و پهپاد به شکلی که در واقع برای ویران کردن یک ساختمان بزرگ است انجام شد.این عمل آمریکایی ها منطقی نبود.این روش عملیاتی که پر هزینه تر هم برای آمریکایی ها بود نشان دهند کینه عمیقی بود که آنها نسبت به سردار شهید داشتند و در واقع با توسل به شدت عمل می خواستند عمق کینه ای که نسبت به این سردار عزیز دارند را نشان دهند.
شهید سلیمانی در دودهه اخیر برنامه های آمریکا و غرب در منطقه را برهم زد
راسخون:دلیل این همه کینه از نظر شما چیست و آمریکا با ترور شهید سلیمانی به دنبال چه هدفی بود؟
این مسئله برمی گردد به اینکه در طول دو دهه یعنی سال های 2000تا 2020 که آمریکایی ها انواعی از سیاست های تجاوز طلبانه را با توسل به نیروهای وسیع نظامی و صرف تریلیون ها دلار در منطقه دنبال می کردند نظیر طرح خاورمیانه جدید، خاورمیانه بزرگ، تشکیل اتلاف های غربی برمبنای منافع آمریکا .سردار سلیمانی شخصیتی است که بیش از همه برنامه ها و طرح های دو دهه اخیر آمریکا و غرب را در میدان منطقه بهم و از بین برد. البته سردار سلیمانی تحت رهبری مقام معظم رهبری عمل می کرد. یعنی طراح بهم ریختن برنامه تجاوزکارانه آمریکا در منطقه رهبر معظم انقلاب بود ولی در میدان عمل آن کسی که مدیریت خنثی کردن طرح های آمریکا را بر دوش داشت سردار سلیمانی بود. پس این عملیات کینه توزانه پاسخی به اقدامات فراوان سردار سلیمانی در بهم ریختن وضعیت آمریکا در منطقه بود.
سردارسلیمانی قدرت مقاومت در منطقه را بالا برد
راسخون:شهید حاج قاسم سلیمانی چه هدفی در منطقه را دنبال می کرد و آیا به هدف خود رسید؟
سردار سلیمانی دو هدف عمده را دنبال می کرد. هدف اول که یک هدف سلبی بود خنثی کردن طرح آمریکا و بهم ریختن طرح آمریکا بود و هدف دوم که هدف ایجابی بود کمک به ملت ها و دولت های منطقه برای توانمند شدن در برابر دست اندازی هایی که آمریکایی ها مستقیما با به راه انداختن جنگ و یا غیر مستقیم از طریق تشکیل گروه های تروریستی دنبال می کردند.یعنی به عبارت دیگر سردار سلیمانی علیرغم شهادت در منطقه حضور عینی دارد و در تحولات منطقه نقش دارد به خاطر اینکه بنیانی که سردار قرار داده است این بنیان با شهادت فرونپاشیده و فرو نمی پاشد لذا سردار واقعا حضور دارد و کار خود را ادامه می دهد؛ پس به کوری چشم آمریکایی ها ، غرب، منافقین و رژیم های شیطانی منطقه نظیر رژیم اسرائیل و سعودی سردار سلیمانی حضور دارد و کار خود را ادامه می دهد.
راسخون: از انتقام سخت در این مدت بسیار سخن گفته شده است. از نظر شما انتقام سخت چگونه رخ خواهد داد.
انتقام سخت به معنای انتقام شدید است یعنی یک انتقام چند وجهی که یک وجه آن در واقع انتقام از کسی که موشک را به سمت سرداران مقاومت شلیک کرده است و کسی که دستور شلیک را صادر کرده است یعنی شخص دونالدترامپ. این ها بایستی به سزای عمل خود برسند یعنی قصاص شوند، بایستی کشته شوند.دومین وجه اخراج آمریکا از منطقه است که باید محقق شود و سومین وجه هم این است که در واقع بنیان هایی وجود داشته باشد تا اساس موضوع ترور از سطح منطقه حذف شود و دولت ها و جریانات از روش ترور برای رسیدن به اهداف خود استفاده نکنند.
جمع این سه اقدام می شود همان انتقام سختی که از آن یاد می شود.
نظرات شما عزیزان: